حامد صادقی اسلامی

حامد صادقی اسلامی

وکـیل پایه یک دادگـستری

سمینار دوره ی کارآموزی وکالت دادگستری - حامد صادقی اسلامی

سمینار دوره ی کارآموزی وکالت دادگستری

موضوع سمینار:

بررسی حقوقی ماده 10 قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول 1403

با تاکید بر قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان های فاقد سند رسمی 1390

وکیل دادگستری: حامد صادقی اسلامی

شماره پروانه: 74890

اردیبهشت 1404

مقدمه

از دیرباز، خرید و فروش اموال قابل تملک، از جمله املاک، به ‌صورت قرارداد های شفاهی انجام می‌گرفت. با گذشت زمان و افزایش انواع قرارداد ها به ‌ویژه در حوزه‌ ی معاملات ملکی، این شیوه دچار چالش‌ های جدی شد؛ چرا که نقل و انتقال املاک میان ایادی متعدد صورت می گرفت و نبود سند رسمی، موجب بروز اختلافات فراوانی می ‌شد. قراردادهای شفاهی و عدم ثبت رسمی، در کنار عواملی مانند فوت مالک، موجب خدشه در مالکیت و بروز مشکلات حقوقی بسیاری شده‌ و در سال ‌های اخیر نیز مواردی از قبیل کلاهبرداری و فروش مال غیر به وفور مشاهده شده است. از این‌ رو، قانون‌ گذار در سال ۱۳۹۰ با تصویب قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان ‌های فاقد سند رسمی، تلاش کرد بخشی از مشکلات را مرتفع سازد. پس از گذشت یک دهه، در سال ۱۴۰۳، قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول به تصویب رسید تا گامی جدی ‌تر در راستای تثبیت مالکیت‌ ها و حذف معاملات غیر رسمی برداشته شود. در این تحقیق، به بررسی ابعاد مختلف این قانون نوظهور خواهیم پرداخت. مطابق تبصره 2 ماده‌ی ۱۰ این قانون، اراضی و املاک فاقد سند رسمی که دارای سابقه ‌ی ثبتی هستند، مشمول قانون تعیین تکلیف یا سایر قوانین خواهند بود. همچنین در تبصره ‌ی 6 این قانون، الزاماتی در خصوص همکاری مردم، شهرداری، ادارات ثبت و برخی اقدامات تکمیلی مطرح شده است. از جمله: در خصوص املاکی که دارای سند رسمی نیستند، چنانچه طبق نظر مهندس نقشه بردار شهرداری، تخلف ساختمانی رخ داده و منجر به صدور رای اخذ جریمه شده باشد، شهرداری موظف به درج مبلغ جریمه در پایانکار است و اداره ثبت نیز باید سند رسمی (تک ‌برگ) را صادر کند و مبلغ جریمه در آن درج گردد. در نهایت، هنگام انتقال و فروش ملک، این مبلغ از فروشنده اخذ و به حساب شهرداری واریز شده و سازمان ثبت سند صادره را بدون انعکاس مبلف جریمه صادر می نماید.

مفهوم اسناد رسمی و عادی

واژه ‌ی «سند» در لغت به معنای نوشته، مدرک یا هر چیزی که بتوان بر آن اعتماد کرد، آمده است. در ادبیات حقوقی نیز سند دارای تعریفی خاص و کاربردی می ‌باشد. بر اساس ماده ۱۲۸۴ قانون مدنی، «سند عبارت است از هر نوشته ‌ای که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد.» از این تعریف چنین بر می ‌آید که برای اینکه نوشته ‌ای عنوان "سند" به خود بگیرد، باید دارای ویژگی ‌هایی چون قابلیت استناد در فرآیند های قضایی و دارا بودن امضا یا اثر سایر تشریفات از سوی تنظیم‌ کنندگان باشد. قانون مدنی در ماده ۱۲۸۶، اسناد را به دو نوع «رسمی» و «عادی» تقسیم نموده است. در ادامه، ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی شرایط سند رسمی را چنین بیان می ‌دارد: «اسنادی که در اداره ‌ی ثبت اسناد و املاک، دفاتر اسناد رسمی یا نزد سایر مأمورین رسمی، در حدود صلاحیت آنان و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد، سند رسمی محسوب می‌ گردد.» در مقابل، سندی که این شرایط را دارا نباشد، طبق ماده ‌ی 1289 همان قانون، سند «عادی» تلقی می ‌شود.

با توجه به این تعریف، سند رسمی دارای امتیازات ویژه ‌ای از جمله تاریخ و امضای معتبر، قابلیت اجرای مستقیم بدون نیاز به حکم دادگاه (در برخی موارد)، و قدرت اثباتی بالاتر در مقایسه با اسناد عادی می ‌باشد. این در حالی است که اسناد عادی صرفاً بین اشخاصی که آن را امضا کرده‌ اند معتبر است و در صورت بروز اختلاف، قابلیت استناد در محاکم به سهولت اسناد رسمی را ندارد.

پیش از تصویب قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول در سال ۱۴۰۳، بخش قابل توجهی از معاملات ملکی در کشور، از طریق اسناد عادی و غالباً توسط دفاتر مشاورین املاک انجام می ‌گرفت. این روند به دلیل عدم نظارت دقیق و نبود ساز و کار ثبت متمرکز، منجر به بروز مشکلات متعددی از جمله فروش یک ملک به چند نفر، جعل اسناد، و دعاوی پرشمار در محاکم گردیده بود. در راستای رفع این نابسامانی‌ ها و جلوگیری از معاملات غیر رسمی، قانون‌ گذار با تصویب قانون مزبور، نظام منسجم ‌تری برای ثبت و انتقال اموال غیر منقول بنیان نهاد. به موجب این قانون، در صورتی که ملکی دارای سند رسمی (تک‌ برگ سبز رنگ) باشد، مالک آن دیگر نمی ‌تواند ملک خود را از طریق سند عادی واگذار نماید. مطابق مواد ۲ و ۳ این قانون، مالک موظف است صرفاً از طریق مراجعه به دفاتر اسناد رسمی یا از طریق مشاورین املاک دارای مجوز کسب معتبر، اقدام به انتقال رسمی ملک در بستر سامانه‌ ی ثبت الکترونیک اسناد نماید. قانون ‌گذار در ماده ۱ این قانون، بر راه ‌اندازی سامانه ‌های الکترونیکی مرتبط با ثبت رسمی تأکید نموده و ماده ۱۰ نیز به بیان نحوه‌ ی تعامل این سامانه‌ ها با سایر مراجع مانند شهرداری و ثبت اسناد و ثبت ادعاهای مردم پرداخته است. نتیجه ‌ی عملی این اصلاحات قانونی، ارتقای شفافیت در فرآیندهای معاملاتی، جلوگیری از تخلفات، و تأمین امنیت حقوقی طرفین قرارداد است.

معرفی اجمالی قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول

در راستای سیاست ‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران مبنی بر شفاف‌ سازی، تسهیل نظارت، جلوگیری از

معاملات معارض، تثبیت مالکیت رسمی و مقابله با زمین ‌خواری و دعاوی ملکی متعدد، قانون «الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول» در سال 1401 به تصویب رسیده و در سال 1403 به مرحله ی اجرا گذاشته شد.

هدف این قانون، ایجاد شفافیت در مالکیت املاک، کاهش اختلافات ملکی، مقابله با جعل اسناد و تثبیت حقوق مالکانه از طریق ثبت رسمی معاملات و اسناد مربوط به اموال غیر منقول است. این قانون با وضع مقرراتی جامع و نوین، راهکارهایی مشخص برای مقابله با مشکلات تاریخی ناشی از اسناد عادی و معاملات غیررسمی ارائه می ‌دهد. یکی از نوآوری ‌های مهم و کلیدی این قانون، ماده ۱۰ آن است که نقش زیر ساختی در اجرای مؤثر این قانون دارد.

ماده ۱۰ قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول

مطابق ماده ۱۰، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور مکلف است ظرف مدت یک سال از تاریخ ابلاغ این قانون، «سامانه ‌ای با عنوان ساماندهی اسناد غیر رسمی» ایجاد نماید. هدف از راه ‌اندازی این سامانه، ثبت ادعا های مالکیت عین، منافع بیش از دو سال، حق انتفاع و حق ارتفاق نسبت به اموال غیر منقول فاقد سند رسمی است، مشروط بر اینکه این حقوق قبل از راه ‌اندازی سامانه مذکور ایجاد شده باشند. الزامات قانونی این ماده به شرح زیر است:

  1. ثبت ادعا و مستندات در سامانه: اشخاصی که ادعای حقوقی نسبت به اموال غیر منقول فاقد سند رسمی دارند، موظفند حداکثر تا دو سال از تاریخ راه‌ اندازی سامانه، مستندات و ادعاهای خود را در سامانه درج نمایند.
  2. اقدام برای اخذ سند رسمی: پس از درج ادعا در سامانه، مدعیان باید ظرف دو سال دیگر، نسبت به تنظیم سند رسمی یا طرح دعوای الزام به تنظیم سند رسمی یا اقدام قانونی دیگر برای اخذ سند رسمی اقدام و مدارک مربوط را در سامانه بار گذاری کنند.
  3. ثبت اقدامات و نتایج توسط مراجع قانونی: مراجع قانونی مکلفند اقدامات انجام ‌شده توسط مدعی و نیز نتیجه اقدامات را در سامانه درج نمایند.
  4. عدم پذیرش ادعا های جدید پس از مهلت مقرر: پس از انقضای مواعد یادشده، ثبت ادعای جدید در سامانه ممکن نیست و ادعا های ثبت‌ نشده در برابر اراضی عمومی، دولتی و اشخاص ثالث با حسن ‌نیت، غیرقابل استماع و استناد خواهد بود.
  5. استثناء در صورت وقوع تقلب یا جعل: با این حال، شخص مدعی می ‌تواند برای مطالبه قیمت روز ملک، علیه کسانی که عالماً اقدام به جعل، تبانی یا بار گذاری اسناد خلاف واقع کرده‌ اند یا معامله معارض انجام داده ‌اند، اقامه دعوا نماید.

  1. شرایط درج ادعا ها: درج ادعا در سامانه منوط به ارائه مشخصات ثبتی، نقشه جغرافیایی (UTM) ملک و احراز هویت از طریق سامانه ثنا است.
  2. وظایف نهادهای دولتی: دستگاه‌ های ذی ‌ربط از جمله وزارت جهاد کشاورزی، بنیاد مسکن، شهرداری ‌ها و سازمان امور اراضی کشور مکلفند اقدامات لازم برای شناسایی، استعلام و بار گذاری اطلاعات مربوط به املاک واقع در حوزه صلاحیتی خود را انجام دهند.
  3. ضمانت اجرا: اشخاصی که با علم به عدم استحقاق، اسناد عادی در سامانه بار گذاری کنند، مشمول جریمه نقدی و مجازات ‌های کیفری می‌ شوند.

اهمیت راهبردی ماده ۱۰:

ماده ۱۰ قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول به‌ عنوان قلب تپنده قانون جدید، چارچوب اجرایی جامعی برای ساماندهی اسناد غیر رسمی ارائه می‌ دهد و با تعیین تکلیف وضعیت حقوقی املاک فاقد سند رسمی، راه را برای تثبیت مالکیت رسمی و جلوگیری از سوء استفاده‌ های حقوقی هموار می ‌کند. این ماده در واقع نقطه اتصال بین نظام ثبت رسمی و ادعا های عرفی و قراردادی سابق است.

با راه ‌اندازی «سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی» و اجرای دقیق این ماده، بسیاری از دعاوی مطروحه در محاکم کاهش یافته، بستر معاملات سالم و شفاف فراهم می ‌شود و از تضییع حقوق مالکین واقعی جلوگیری خواهد شد.

تحلیل ماده ۱۰ قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول

1. وظایف و ساختار سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی

ماده ۱۰ قانون الزام، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور را مکلف به ایجاد «سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی» در مدت حداکثر یک سال از تاریخ لازم ‌الاجراء شدن قانون کرده است. ساختار این سامانه باید به نحوی طراحی شود که امکان ثبت، بررسی، پیگیری و تأیید یا رد ادعا های مالکیت و حقوق مرتبط با اموال غیر منقول (نظیر حق انتفاع، ارتفاق، منافع بیش از دو سال و مالکیت عین) را فراهم آورد.

وظایف اصلی سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی به شرح زیر است:

  • دریافت و ثبت ادعاهای حقوقی اشخاص نسبت به املاک فاقد سند رسمی
  • بار گذاری مستندات مالکیت (قول ‌نامه، گواهی تصرف، استشهادیه و...)
  • ثبت موقعیت جغرافیایی ملک با نقشه UTM
  • احراز هویت اشخاص از طریق سامانه ثنا
  • ثبت اقدامات بعدی اشخاص (مانند طرح دعوی، دریافت سند رسمی و...)
  • اتصال به مراجع قضایی و ثبتی جهت ثبت نتایج اقدامات
  • بایگانی سوابق ادعاها و اقدامات به‌ صورت الکترونیکی و امن

۲. ارتباط سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی با سامانه ثبت الکترونیک اسناد

سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی، به عنوان یک پیش‌ سامانه ثبت رسمی، مکمل سامانه ثبت الکترونیک اسناد است. این سامانه نقشی پیشینی دارد؛ به این معنا که ابتدا ادعای مالکیت یا سایر حقوق غیررسمی در آن ثبت می‌ شود، سپس در صورت تأیید، فرآیند رسمی ‌سازی از طریق سامانه ثبت الکترونیک اسناد انجام می‌ پذیرد.

نقاط اتصال این دو سامانه عبارت ‌اند از:

  • اشتراک اطلاعات هویتی و مکانی: اطلاعات مالک، ملک و موقعیت آن باید در هر دو سامانه همگام و یکپارچه باشد.
  • پیگیری فرآیند انتقال سند: پس از تأیید نهایی ادعا در سامانه ساماندهی، سند رسمی می ‌تواند در سامانه ثبت الکترونیک صادر گردد.
  • ممانعت از معاملات معارض: هر معامله جدید در سامانه ثبت الکترونیک باید با سوابق سامانه ساماندهی کنترل شود تا از انتقال به افراد فاقد صلاحیت جلوگیری شود.
  • ایجاد بانک اطلاعات حقوقی ملک: ترکیب اطلاعات این دو سامانه باعث تشکیل یک پروفایل کامل حقوقی برای هر ملک خواهد شد.

3. اثر حقوقی راه‌ اندازی این سامانه در اعتبار معاملات

راه ‌اندازی سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی دارای آثار حقوقی بسیار مهمی در نظام معاملات املاک کشور است:

الف) محدود شدن اعتبار اسناد عادی و معاملات غیر رسمی

پس از پایان مواعد قانونی تعیین‌ شده در ماده ۱۰ (مجموعاً چهار سال)، اسناد عادی که در سامانه ثبت نشده‌ اند، فاقد ارزش اثباتی در برابر اشخاص ثالث با حسن نیت، دولت و اراضی ملی خواهند بود. این به معنای سقوط اعتبار حقوقی معاملات عادی ثبت‌ نشده است.

ب) الزام به اقدام فعالانه از سوی مدعیان مالکیت

مدعیان مکلف ‌اند ادعای خود را ثبت و پیگیری کنند، در غیر این صورت حق استناد به مالکیت یا حقوق مشابه را از دست می ‌دهند.

ج) پیش ‌شرط قانونی برای اقامه دعوی در مراجع قضایی

ثبت در سامانه ساماندهی می‌ تواند به عنوان پیش ‌نیاز اقامه دعوی در دادگاه تلقی شود؛ چرا که بدون ثبت، ادعا قابل استماع نیست.

د) تثبیت حقوق مالکانه رسمی

با اجرای کامل سامانه، تنها اسناد ثبت‌ شده و رسمی، مرجع تشخیص و اثبات مالکیت خواهد بود. این امر موجب شفافیت، امنیت حقوقی و کاهش دعاوی ملکی خواهد شد.

تحلیل تطبیقی ماده ۱۰ قانون الزام به ثبت با قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی فاقد سند رسمی

یکی از چالش‌ های اساسی نظام حقوقی ایران در حوزه املاک، وجود حجم انبوهی از اراضی و ساختمان‌ های فاقد سند رسمی است که موجب بروز دعاوی متعدد، معاملات معارض و اخلال در نظام مالکیت رسمی شده است. قانون ‌گذار در پاسخ به این وضعیت، ابتدا در سال ۱۳۹۰ قانون «تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان ‌های فاقد سند رسمی» را به تصویب رساند و سپس با رویکردی نوین و جامع‌ تر، در سال ۱۴۰۳ ماده ۱۰ «قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول » را تدوین نمود. در این ادامه، تطبیق این دو قانون با تمرکز بر رویکرد ها، ساختار اجرایی، ضمانت اجرا و نوآوری ‌ها مورد بررسی قرار می ‌گیرد.

1. تفاوت در هدف ‌گذاری و فلسفه تقنینی

قانون تعیین تکلیف مصوب ۱۳۹۰، با هدف احقاق حقوق متصرفین و تسهیل صدور سند مالکیت برای املاک فاقد سند رسمی، تمرکز خود را بر حل و فصل وضعیت‌ های موجود گذاشته بود. در مقابل، ماده ۱۰ قانون الزام مصوب ۱۴۰۳، علاوه بر پوشش اهداف مذکور، بر تثبیت، شفاف ‌سازی و مستند سازی الکترونیک مالکیت ‌ها تأکید دارد. این ماده با تکیه بر سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی، به دنبال ایجاد یک زنجیره شفاف، ثبت‌ پذیر و قابل اتکا از ادعاهای مالکیت و معاملات غیررسمی است.

۲. فرآیند ثبت ادعا و ساختار اجرایی

در قانون تعیین تکلیف، فرآیند ثبت ادعا و اخذ سند رسمی از طریق مراجعه به هیأت‌ های ویژه موضوع قانون صورت می ‌پذیرد و بررسی اسناد عادی، احکام دادگاه ‌ها و سایر مدارک توسط این هیأت‌ ها انجام می ‌شود. در ماده ۱۰ قانون الزام، کلیه اشخاصی که نسبت به اموال غیر منقول دارای سند رسمی نیستند، مکلف ‌اند ظرف دو سال از لازم ‌الاجراء شدن قانون، ادعای خود را در سامانه ثبت کرده و مدارک را بار گذاری نمایند. سپس، ظرف دو سال از زمان ثبت، باید اقدام قانونی لازم (نظیر اقامه دعوا یا درخواست تنظیم سند رسمی) را انجام دهند. بدین ترتیب، ماده مذکور دارای ساختاری مرحله ‌بندی شده، الکترونیکی و شفاف در اجرای فرآیند ثبت مالکیت است.

3. ضمانت اجرا و آثار حقوقی اهمال

از نکات تمایز جدی بین دو قانون، ضمانت اجرای قوی ماده ۱۰ قانون الزام است. در حالی که قانون تعیین تکلیف ضمانت اجرای موثری برای عدم اقدام در نظر نگرفته است، ماده ۱۰ تصریح می‌ نماید که پس از اتمام مهلت ‌های قانونی، ادعای مالکیت اشخاص علیه دولت و اشخاص ثالث فاقد سند رسمی قابل استماع نبوده و صرفاً در صورت اثبات سوء نیت، امکان مطالبه قیمت روز وجود خواهد داشت. این امر به طور مؤثر از طرح دعاوی بی ‌مبنای آتی جلوگیری می ‌کند.

۴. محوریت سامانه الکترونیکی

یکی از تفاوت ‌های بنیادین دو قانون، محوریت سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی در ماده ۱۰ قانون الزام است. این سامانه به ‌عنوان بستر ثبت ادعا، پیگیری حقوقی، ثبت اقدامات مراجع قانونی و حتی اعمال آرای قضایی عمل می‌ کند. در حالی که قانون تعیین تکلیف فاقد چنین ساختاری بوده و فرآیند رسیدگی و ثبت کاملاً سنتی انجام می ‌پذیرفت. این تحول موجب افزایش شفافیت، تسهیل نظارت عمومی، و کاهش فساد و جعل در حوزه مالکیت شده است.

۵. تعامل نهادی و پوشش گسترده موضوعات

ماده ۱۰ قانون الزام دارای رویکردی تعاملی با دستگاه‌ های مختلف اجرایی از جمله وزارت جهاد کشاورزی، وزارت راه و شهر سازی، شهرداری‌ ها، بنیاد مسکن، سازمان ثبت و منابع طبیعی است. دستگاه ‌های مذکور موظفند اطلاعات خود را در سامانه بار گذاری کرده و همکاری کامل با مرجع ثبت داشته باشند. همچنین، با پیش ‌بینی ۱۱ تبصره مفصل، دامنه موضوعی ماده ۱۰ بسیار گسترده ‌تر از قانون تعیین تکلیف است و موضوعاتی نظیر افراز و تفکیک اراضی، صدور اسناد مشاعی، نحوه ثبت ادعا در روستاها، نحوه برخورد با آرای کمیسیون ماده ۱۰۰ و اسناد جعلی را نیز در بر می ‌گیرد.

۶. پیامدهای حقوقی برای اشخاص ثالث و دولت

در ماده ۱۰، چنانچه شخص ثالثی با حسن نیت اقدام به خرید ملکی با سند رسمی کند و شخصی که سابقاً مدعی مالکیت بوده، ادعای خود را به ثبت نرسانده باشد، نه تنها ادعای وی علیه خریدار قابل استماع نیست، بلکه صرفاً می ‌تواند در صورت اثبات سوء نیت خریدار، قیمت روز ملک را مطالبه کند. این ضمانت اجرا عملاً باعث تثبیت مالکیت رسمی و جلوگیری از معاملات معارض می‌ گردد.

مقایسه ماده ۱۰ قانون الزام با قانون تعیین تکلیف مصوب ۱۳۹۰ نشان ‌دهنده حرکت قانون‌ گذار از رویکرد سنتی به رویکردی نوین، جامع، و شفاف در حوزه ثبت مالکیت املاک است. در حالی که قانون تعیین تکلیف صرفاً به حل وضعیت‌ های خاص املاک فاقد سند محدود بود، ماده ۱۰ با ایجاد سامانه ‌ای فراگیر، تعیین مهلت ‌های قانونی، پیش ‌بینی ضمانت اجراهای دقیق و تعامل با دستگاه ‌های اجرایی، گامی بلند در راستای تحقق حکمرانی املاک برداشته است.

چالش ‌های اجرای همزمان ماده ۱۰ قانون الزام با قانون تعیین تکلیف

1. تداخل صلاحیت مراجع رسیدگی‌ کننده: قانون تعیین تکلیف، صلاحیت رسیدگی را به «هیأت‌ های موضوع ماده یک» محول کرده است. در مقابل، ماده ۱۰ قانون الزام، اشخاص را مکلف به اقامه دعوا یا مراجعه به مراجع رسمی برای تثبیت مالکیت می ‌نماید، بدون تعیین دقیق مرجع ذی ‌صلاح. در نتیجه، این دوگانگی می ‌تواند موجب سردرگمی شهروندان و حتی صدور تصمیمات متناقض از مراجع مختلف شود.

۲. همپوشانی و تعارض زمانی: در حالی ‌که قانون تعیین تکلیف، محدودیت زمانی مشخصی برای طرح درخواست تعیین وضعیت ثبتی قائل نیست، ماده ۱۰ قانون الزام، برای ثبت ادعا دو مهلت صریح و الزام ‌آور (ثبت در سامانه ظرف ۲ سال و اقدام قضایی ظرف ۲ سال پس از آن) در نظر گرفته است. اجرای هم‌ زمان این دو قانون ممکن است باعث ایجاد تعارض گردد؛ به نحوی‌ که فردی با تکیه بر قانون تعیین تکلیف، در خارج از مهلت ۴ ساله اقدام نماید اما با استناد به ماده ۱۰، دعوای وی قابل استماع نباشد.

۳. تفاوت در مبنای شناسایی مالکیت: در قانون تعیین تکلیف، تأکید بر بررسی اسناد عادی، پرداخت ثمن، تصرف و سابقه تصرف است. در مقابل، ماده ۱۰ تمرکز را بر ثبت ادعا در سامانه و مستند سازی الکترونیکی گذاشته است و صرف تصرف را کافی نمی ‌داند. این تفاوت مبنایی در رویکرد تشخیص مالکیت، می ‌تواند در روند رسیدگی به یک ملک، موجب تضاد در نتیجه ‌گیری مراجع مختلف شود.

۴. تفاوت در ضمانت اجرا: در قانون تعیین تکلیف، ضمانت اجرایی مشخصی برای عدم ثبت درخواست یا عدم پیگیری مالک پیش ‌بینی نشده است. اما در ماده ۱۰، عدم ثبت در سامانه یا عدم اقدام قانونی، صریحاً موجب عدم استماع دعوا خواهد شد. این اختلاف در سطح الزام ‌آوری ممکن است منجر به نقض حقوق کسب ‌شده متصرفینی شود که صرفاً بر اساس قانون تعیین تکلیف اقدام کرده‌ اند.

۵. فقدان هماهنگی سامانه ‌ای و اطلاعاتی: قانون جدید الزام، مبتنی بر سامانه ساماندهی اسناد غیررسمی است، در حالی که فرآیند رسیدگی در قانون تعیین تکلیف غالبا به ‌صورت دستی و سنتی انجام می ‌شود. این ناهماهنگی در بستر فناوری و سامانه ‌ای، می‌ تواند موجب دوباره‌ کاری، تکرار ثبت اطلاعات، و ناهماهنگی نهادها در تبادل داده گردد.

۶. احتمال ایجاد حقوق متعارض برای اشخاص ثالث: ممکن است فردی با ثبت ادعا در سامانه موضوع ماده ۱۰، موفق به دریافت سند نشود، اما شخص دیگری با استناد به قانون تعیین تکلیف و مراجعه به هیأت، رأی مثبت دریافت کرده و سند رسمی بگیرد. در چنین حالتی، حقوق متعارض برای اشخاص مختلف نسبت به یک ملک واحد ایجاد می ‌شود که می ‌تواند زمینه ‌ساز دعاوی متعدد و پیچیده در محاکم شود.

7. عدم صراحت در نسخ یا اولویت تقنینی: هیچ ‌یک از دو قانون تصریح نکرده ‌اند که بر دیگری اولویت دارد یا آن را نسخ می ‌کند. این ابهام، هم برای مراجع قضایی و اداری و هم برای مردم، موجب تعارض در اجرا و تفسیر قوانین خواهد شد. تا زمان تفسیر رسمی یا اصلاح قانون، این تعارض همچنان پابرجا می ‌ماند.

اجرای هم ‌زمان قانون تعیین تکلیف (۱۳۹۰) و ماده ۱۰ قانون الزام (۱۴۰۳) بدون تعیین مرز روشن، زمینه‌ ساز تعارضات اجرایی و حقوقی است. برای رفع این چالش ‌ها پیشنهاد می ‌شود:

  • تدوین آیین‌ نامه‌ واحد یا شیوه‌ نامه هماهنگ‌ کننده میان دو قانون توسط سازمان ثبت اسناد و املاک کشور؛
  • تفسیر رسمی شورای نگهبان یا مجلس برای تعیین قلمرو هریک از قوانین؛
  • ادغام یا اصلاح قانونی به ‌منظور یکپارچه‌ سازی نظام ثبت و ساماندهی مالکیت ‌های فاقد سند رسمی.

نتیجه‌ گیری تحلیلی درباره ماده ۱۰ قانون الزام و قانون تعیین تکلیف

در تحلیل تطبیقی این دو مقرره، می ‌توان گفت که هر دو قانون با هدف سامان ‌دهی وضعیت مالکیت املاک فاقد سند رسمی و تقویت نظام ثبت رسمی اموال غیر منقول وضع شده ‌اند، اما با دو رویکرد متفاوت و در بستر های زمانی و حقوقی متمایز:

قانون تعیین تکلیف (۱۳۹۰) پاسخی به انباشت تاریخی معاملات عادی و گستره تصرفات غیر رسمی در بسیاری از نقاط کشور است. این قانون، با تشکیل هیأت ‌های موضوع ماده یک، امکان صدور سند رسمی را بر اساس تصرف و دلایل عرفی و عادی فراهم کرد تا خلأ اسناد رسمی برطرف شود. در مقابل، ماده ۱۰ قانون الزام (۱۴۰۳) بخشی از سیاست کلان در جهت شفاف‌ سازی معاملات، کاهش دعاوی مالکیت، حذف معاملات عادی، و الکترونیکی ‌سازی فرآیند ثبت املاک است. این ماده، کلیه ادعاهای ناشی از اسناد عادی را منوط به ثبت در سامانه ساماندهی اسناد غیر رسمی کرده و از پذیرش آن ‌ها در مراجع قضایی، ثبتی و دولتی منع می ‌کند. این دو قانون، اگرچه با هدف مشترک تثبیت مالکیت مشروع و رسمی ‌سازی روابط اموال غیر منقول تدوین شده ‌اند، اما اجرای هم ‌زمان آن ‌ها با چالش ‌هایی مواجه خواهد شد. این وضعیت دوگانه، به‌ ویژه در مناطق روستایی و با سابقه طولانی معاملات عادی، می ‌تواند موجب سردرگمی شهروندان، صدور آراء متعارض از مراجع قضایی و تضعیف امنیت حقوقی شود.

پیشنهادهای راهبردی برای رفع تعارض و ارتقاء نظام ثبت

  1. تبیین رابطه میان دو قانون از سوی مراجع تقنینی یا نظارتی: لازم است مجلس شورای اسلامی یا شورای نگهبان نسبت به تعیین نوع رابطه میان ماده ۱۰ قانون الزام و قانون تعیین تکلیف (اعم از نسخ ضمنی، تخصیص یا تفکیک حوزه موضوعی) اقدام کند تا مرجع اجرایی دچار سردرگمی نشود.
  2. اصلاح یا الحاق مواد تکمیلی به قانون تعیین تکلیف: قانون تعیین تکلیف می ‌تواند با الزام به ثبت اولیه ادعا در سامانه ساماندهی، خود را با ماده ۱۰ قانون الزام تطبیق دهد. به این ترتیب، افراد برای رسیدگی در هیأت ‌ها ناگزیر از طی مسیر ثبت اولیه می ‌شوند.
  3. تهیه آیین ‌نامه ‌های اجرایی مشترک توسط دولت و قوه قضائیه: به ‌منظور وحدت رویه، آیین‌ نامه ‌ای مشترک تهیه شود که نحوه اقدام، تقدم مراجع، و مراحل رسیدگی را با رویکرد جامع و یکپارچه مشخص نماید.
  4. ایجاد وحدت رویه قضایی توسط دیوان عالی کشور: در صورت بروز اختلاف در آراء مراجع قضایی در اعمال هم ‌زمان این دو قانون، صدور رأی وحدت رویه می‌ تواند نقش مؤثری در انسجام رویه عملی و قضایی ایفا کند.
  5. آموزش تخصصی برای مأموران ثبت، دفاتر اسناد رسمی و قضات: اجرای صحیح قوانین مستلزم آگاهی دقیق از حدود و ثغور آن ‌هاست. تهیه دستورالعمل‌ های آموزشی و برگزاری دوره‌ های تخصصی در این زمینه ضروری است.
  6. اطلاع ‌رسانی عمومی به مردم، به ‌ویژه در مناطق فاقد سند رسمی: شفاف‌ سازی وظایف و مراحل ثبت رسمی برای شهروندان، از بروز دعاوی و سوءاستفاده سودجویان جلوگیری می ‌کند.

اجرای هم‌ زمان ماده ۱۰ قانون الزام و قانون تعیین تکلیف در شرایط فعلی، بدون ایجاد نظام‌ نامه اجرایی منسجم، می‌ تواند منجر به بی ‌نظمی حقوقی، افزایش حجم دعاوی، تضییع حقوق اشخاص و تزلزل در تثبیت مالکیت رسمی گردد. ایجاد سازوکارهای هماهنگ، شفاف و مرحله ‌مند برای پیوند میان سامانه ثبت الکترونیکی اموال غیر رسمی و فرایند رسیدگی در هیأت‌ های قانون تعیین تکلیف، تنها راهکار مؤثر برای تحقق اهداف هر دو قانون، حفظ حقوق مالکانه مردم و ارتقاء کارآمدی نظام ثبت اسناد کشور خواهد بود.

آیین‌نامه اجرایی ماده (۱۰) قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول - وکیل حامد صادقی اسلامی

بنام خدا

مقدمه: در اجرای تکلیف مقرر در تبصره (۱۱) ماده (۱۰) قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول و در راستای ساماندهی ادعاها و مستندات غیررسمی در خصوص مالکیت عین اموال غیر منقول، منافع بیش از دو سال اموال مذکور، حق ارتفاق و انتفاع راجع به این اموال، «آیین‌نامه اجرایی ماده (۱۰) قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول و تبصره‌های (۱) و (۲) آن» به شرح مواد آتی است:

آیین‌نامه اجرایی ماده (۱۰) قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول و تبصره‌های (۱) و (۲) آن:

مقدمه: در اجرای تکلیف مقرر در تبصره (۱۱) ماده (۱۰) قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول و در راستای ساماندهی ادعاها و مستندات غیررسمی در خصوص مالکیت عین اموال غیر منقول، منافع بیش از دو سال اموال مذکور، حق ارتفاق و انتفاع راجع به این اموال، «آیین‌نامه اجرایی ماده (۱۰) قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول و تبصره‌های (۱) و (۲) آن» به شرح مواد آتی است:

توجه: این متن نسخه غیررسمی آیین‌نامه است و به محض انتشار نسخه رسمی، جایگزین خواهد شد.

فصل اول تعاریف و اختصارات

ماده ۱: تعاریف و اصطلاحات به‌کار رفته در این آیین‌نامه به شرح زیر است:

  • الف- قانون: قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول مصوب ۱۴۰۱/۰۹/۰۶ مجلس شورای اسلامی که در تاریخ ۱۴۰۳/۰۲/۲۶ در مجمع تشخیص مصلحت نظام موافق مصلحت تشخیص داده شد.
  • ب- قانون تعیین تکلیف: قانون تعیین تکلیف وضعیت ثبتی اراضی و ساختمان‌های فاقد سند رسمی مصوب ۱۳۹۰/۰۹/۲۰؛
  • پ- قانون ساماندهی: قانون الحاق موادی به قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن مصوب ۱۳۸۸/۱۲/۰۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی؛
  • ت- آیین‌نامه: آیین‌نامه اجرایی ماده (۱۰) قانون و تبصره‌های (۱) و (۲) آن؛
  • ث- سازمان: سازمان ثبت اسناد و املاک کشور؛
  • ج- بنیاد: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی؛
  • چ- امور اراضی: سازمان امور اراضی کشور؛
  • ح- سامانه موضوع ماده (۱۰): سامانه ساماندهی اسناد غیر رسمی، موضوع ماده (۱۰) قانون؛
  • خ- ادعای موضوع ماده (۱۰): ادعاهای راجع به مالکیت عین، مالکیت منافع بیش از دو سال و حق انتفاع (اعم از عمری یا رقبی برای مدت بیش از دو سال) و حق ارتفاق اموال غیرمنقول که حداکثر تا یک سال پس از راه‌اندازی سامانه موضوع ماده (۱۰) ایجاد شده و فاقد سند رسمی است؛
  • د- مدعی: شخصی که دارای ادعای موضوع ماده (۱۰) قانون بوده ولی فاقد سند رسمی موضوع ماده (۱۰) قانون (مذکور در ماده ۱۱ این آیین‌نامه) است؛
  • ذ- مستندات ادعا: هرگونه ادله، قرائن یا اماراتی که به‌منظور اثبات ادعای موضوع ماده (۱۰) قانون مورد استناد مدعی است؛ از قبیل مبایعه‌نامه، صلح‌نامه، قولنامه، تقسیم‌نامه، هبه‌نامه، آراء محاکم، نسق‌های زارعانه، استشهادیه و گواهی حصر وراثت.
  • ر- جدول اطلاعات توصیفی: از منضمات نقشه دارای مختصات جغرافیایی محدوده مورد ادعا است که حاوی توصیفات و توضیحات مربوط به هر لایه از نقشه از جمله مساحت، ابعاد، حد فاصل، سمت، طبقه و واحد است؛
  • ز- مراجع قانونی اقدام: مراجعی که مدعی پس از درج ادعای خود در سامانه موضوع ماده (۱۰)، برای اقدام به آن رجوع می‌کند؛ از قبیل مراجع قضایی، سازمان، دفاتر اسناد رسمی و هیأت‌های مذکور در قانون تعیین تکلیف و قانون ساماندهی؛
  • ژ- کارگزاری: دفاتر کارگزاری فنی مهندسی و حقوقی موضوع بند «پ» ماده ۱۱۴ قانون برنامه پنج‌ساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۴۰۳.

فصل دوم تکالیف سازمان و نحوه ایجاد و راه‌اندازی سامانه

ماده ۲: سازمان مکلف است ظرف یک سال پس از ابلاغ قانون (۱۴۰۳/۰۳/۱۳) نسبت به ایجاد سامانه موضوع ماده (۱۰) با قابلیت درج ادعاهای موضوع ماده (۱۰) قانون به همراه نقشه دارای مختصات جغرافیایی محدوده مورد ادعا، جدول اطلاعات توصیفی و مستندات ادعا اقدام نماید.

ماده ۳: سامانه موضوع ماده (۱۰) باید به‌گونه‌ای طراحی شود که به‌منظور انجام تکالیف پیش‌بینی شده در قانون و مقررات مربوط به آن، ضمن ارتباط برخط و آنی با سامانه‌های قانون تعیین تکلیف، قانون ساماندهی و جامع املاک و کاداستر و سایر سامانه‌های مرتبط با حوزه تثبیت ملک و مالکیت، امکان نظارت، پایش و کنترل درخواست‌های موازی از ناحیه متقاضیان و سایرین را نسبت به یک موقعیت مکانی واحد داشته باشد.

ماده ۴: سامانه موضوع ماده (۱۰) باید به نحوی طراحی و پیاده‌سازی شود که:

  1. مکان‌محور و مبتنی بر سیستم‌های اطلاعات جغرافیایی بوده و امکان بارگذاری و نمایش لایه‌های مختلف نقشه را دارا باشد. همچنین تداخل جزئی یا کلی نقشه‌های بارگذاری شده توسط مدعیان مختلف با یکدیگر و نیز تداخل نقشه مدعی با نقشه املاک دارای سند حدنگار در سامانه مشخص باشد؛
  2. امکان دریافت و درج ادعای مدعی و مستندات ادعا، درج مدرک اقدام مدعی در مراجع قانونی اقدام و نتیجه آن، درج نقشه تصرفات موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰) قانون به همراه نقشه کلی پلاک، ثبت اعتراض به نقشه متصرفان و درج گواهی تقدیم دادخواست مربوط به آن، انجام اعمال حقوقی موضوع تبصره (۱۰) ماده (۱۰) و سایر تکالیف مقرر در قانون و مقررات مربوطه را داشته باشد؛
  3. مادامی که ادعای درج شده نسبت به یک قطعه تعیین تکلیف نشده است، امکان درج مجدد ادعا در همان قطعه با همان موضوع توسط همان مدعی میسر نباشد؛
  4. بدون درج مستندات ادعا، نقشه دارای مختصات جغرافیایی (UTM) محدوده مورد ادعا و جدول اطلاعات توصیفی، امکان درج ادعا فراهم نباشد؛
  5. امکان درج ادعا توسط اشخاص حقیقی و حقوقی فراهم شود؛
  6. مساحت، ابعاد و حدفاصل قطعه مورد ادعا و همچنین جانمایی آن قطعه در تقسیمات کشوری، بر اساس ادعای مدعی و منضمات آن نظیر نقشه محدوده مورد ادعا و جدول اطلاعات توصیفی توسط سامانه به‌صورت خودکار تکمیل و قبل از درج نهایی ادعا توسط مدعی تأیید شود؛
  7. به سامانه جامع املاک و کاداستر سازمان متصل گردد تا امکان استعلام آخرین وضعیت اسناد مالکیت حدنگار در قطعات مورد ادعا به‌صورت آنی فراهم شود؛
  8. در زمان اقدام مدعی نزد مراجع قانونی اقدام، نقشه، مستندات و سایر اطلاعات درج شده در سامانه موضوع ماده (۱۰)، مستقیماً برای مراجع مذکور ارسال شود؛
  9. مفاد تبصره (۵) ماده (۱۰) در زمان درج ادعا به مدعی تذکر داده شود؛
  10. به‌منظور رصد و پایش پیشرفت اجرای ماده (۱۰) قانون و شناسایی موارد احتمالی موضوع تبصره (۵) آن ماده، امکان گزارش‌گیری آنی و برخط به‌صورت هوشمند و از طریق پیشخوان الکترونیکی وجود داشته باشد؛
  11. مدعی در درج ادعای موضوع ماده (۱۰) نسبت به انتخاب یکی از موارد عرصه، اعیان یا هر دو آنها ملزم شود؛
  12. امکان مشاهده اراضی دارای سند مالکیت حدنگار، اراضی که نسبت به آن درج ادعا شده است و اراضی فاقد موارد مذکور به‌صورت مکان‌محور، فراهم شود؛
  13. مدعی قبل از ورود به سامانه صرفاً از طریق سامانه ثنا قوه قضاییه، احراز هویت شود.

ماده ۵: سازمان باید به‌منظور تبادل داده و ارسال و دریافت استعلامات، سامانه موضوع ماده (۱۰) را به نحوی طراحی نماید که امکان ارتباط برخط و آنی از طریق وب‌سرویس با سامانه‌های برون‌سازمانی و بین‌دستگاهی با سایر دستگاه‌های موضوع این قانون فراهم شود.

ماده ۶: سازمان مکلف است در مواردی که مدعی بدون قید پلاک ثبتی اقدام به درج مشخصات جغرافیایی ملک مورد ادعای خود نموده باشد، با استفاده از ظرفیت سامانه‌ها، نقشه‌ها، سوابق پرونده ثبتی و دفتر توزیع اظهارنامه، حداکثر ظرف ده روز نسبت به درج پلاک ثبتی و در مواردی که محدوده مورد ادعا فاقد پلاک ثبتی و مشمول ماده (۹) آیین‌نامه قانون ثبت مصوب ۱۳۱۷/۰۸/۱۷ است، نسبت به تخصیص پلاک ثبتی اقدام نماید.

ماده ۷: سازمان مکلف است پس از درج ادعا، نقشه قطعه دارای مختصات جغرافیایی و پلاک درج شده توسط مدعی را با محدوده‌های حدنگاری شده تطبیق دهد. در صورت عدم انطباق پلاک مذکور با پلاک ثبتی حدنگاری شده، پلاک منطبق با محدوده حدنگاری شده را به مدعی اعلام و امکان اصلاح شماره پلاک را برای وی فراهم نماید. عدم اصلاح پلاک توسط مدعی مانع اقدام توسط وی نبوده و مراتب عدم تطبیق در سابقه درج می‌شود.

ماده ۸: بلافاصله پس از درج ادعا، گواهی آن مشتمل بر موارد زیر به‌صورت الکترونیکی صادر می‌شود:
الف- کد رهگیری؛
ب- تاریخ درج ادعا؛
پ- تاریخ انقضای مهلت اقدام؛
ت- ضمانت اجرای عدم اقدام؛
ث- عبارت «درج ادعا توسط مدعی موجد حقی در مالکیت عین، منافع، حق انتفاع و حق ارتفاق اموال غیرمنقول برای وی نخواهد بود و صرفاً شرط پذیرش اقدام مدعی در مراجع قانونی اقدام است».

ماده ۹: مراجع قانونی اقدام، موظفند اقدامات انجام شده توسط مدعی و نتیجه اقدام را به همراه نقشه دارای مختصات جغرافیایی، به‌صورت آنی حسب مورد پس از اقدام یا حصول نتیجه به سامانه موضوع ماده (۱۰) ارسال و در آن درج نمایند.

ماده ۱۰: رئیس سازمان پس از ایجاد سامانه موضوع ماده (۱۰)، مراتب را به رئیس قوه قضائیه اعلام و رئیس قوه قضائیه راه‌اندازی رسمی این سامانه را از طریق روزنامه رسمی اعلان عمومی می‌نماید.

فصل سوم- تکالیف مدعی و نحوه درج ادعا و اقدام

ماده ۱۱: اشخاص خارج از شمول موارد زیر در حکم فاقد سند رسمی موضوع ماده (۱۰) تلقی می‌شوند و در صورتی که دارای ادعای موضوع این ماده باشند مکلف به درج ادعا در سامانه هستند:
۱- در خصوص مالکیت عین: شخصی که ملک در دفتر املاک به نام وی ثبت شده است یا ملک دارای سند رسمی با سند انتقال رسمی یا به‌موجب ارث رسمی به وی منتقل شده است.
۲- در خصوص مالکیت منافع بیش از دو سال و حقوق مذکور در ماده (۱۰): دارنده سند رسمی موجد یا ناقل حقوق مذکور.

  • تبصره: اسناد رسمی تنظیم شده در اجرای قوانین و مقررات اصلاحات ارضی که منتهی به درج در دفتر املاک نشده است، اسناد تنظیمی در اجرای ماده (۸۸) قانون ثبت اسناد و املاک و همچنین اسناد تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی که موضوع آن انتقال مالکیت اموال غیر منقول نیست، از شمول سند رسمی موضوع ماده (۱۰) خارج است و دارندگان آن مکلف به درج ادعا در سامانه هستند.

ماده ۱۲: اشخاصی که قبل از راه‌اندازی سامانه موضوع ماده (۱۰) حکم قطعی مراجع ذی‌صلاح به نفع ایشان صادر ولی منتهی به صدور سند رسمی یا درج در آن نشده باشد نیز مکلف به درج ادعا در سامانه موضوع ماده (۱۰) و انجام تکالیف مقرر در ماده (۲۱) این آیین‌نامه هستند.

ماده ۱۳: مدعی مکلف است حداکثر ظرف دو سال از تاریخ راه‌اندازی سامانه نسبت به درج ادعا و بارگذاری مستندات ادعا و همچنین نقشه دارای مختصات جغرافیایی (UTM) محدوده مورد ادعا به همراه جدول اطلاعات توصیفی آن با درج پلاک ثبتی در سامانه اقدام نماید.

  • تبصره: در اراضی و املاکی که عملیات ثبتی آنها خاتمه نیافته و یا فاقد سابقه ثبتی می‌باشند نیز مدعیان مکلف به درج ادعا هستند.

ماده ۱۴: دستگاه‌های اجرایی و واحدهای مذکور در تبصره (۸) ماده (۱۰) قانون، در مهلت مقرر قانونی مکلفند در خصوص اموال غیر منقول فاقد سند مالکیت حدنگار، اقدام به ثبت ادعا در سامانه موضوع ماده (۱۰) نمایند.

ماده ۱۵: تهیه نقشه دارای مختصات جغرافیایی باید از طریق کارگزاری‌ها، کارشناسان رسمی کانون کارشناسان رسمی دادگستری یا مرکز وکلا و کارشناسان رسمی قوه قضائیه دارای صلاحیت در رشته نقشه‌برداری، اشخاص دارای پروانه نقشه‌برداری از سازمان نظام مهندسی کشور یا نقشه‌بردارانی که مطابق تبصره (۳) ماده (۹) آیین‌نامه اجرایی قانون جامع حدنگار مصوب سازمان، مجوز نقشه‌برداری اخذ نموده‌اند، تهیه شود.

  • تبصره: مدعی مکلف است قبل از درج ادعا نسبت به اخذ نقشه دارای مختصات جغرافیایی موضوع ادعا از یکی از طرق مذکور در این ماده اقدام نموده و کد رهگیری اخذ نماید. سازمان مکلف است سامانه را به نحوی طراحی نماید که در فرآیند درج ادعا ابتدا کد رهگیری نقشه تهیه شده از مدعی اخذ شود و در صورت تطبیق کد ملی مدعی با کد ملی متقاضی تهیه نقشه، سپس نقشه مذکور بارگذاری گردد.

ماده ۱۶: نقشه دارای مختصات جغرافیایی باید بر اساس دستورالعمل تهیه نقشه عرصه املاک دستگاه‌های مشمول ماده (۹) قانون جامع حدنگار سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در بستر سامانه شمیم تهیه شود.

ماده ۱۷: چنانچه ادعای مدعی ناظر به عرصه و اعیان باشد، نقشه‌ای که توسط مدعی بارگذاری می‌شود، باید شامل دو لایه عرصه و اعیان باشد.

ماده ۱۸: درج ادعا توسط مدعی موجد حقی در مالکیت عین، منافع، حق انتفاع و حق ارتفاق اموال غیرمنقول برای وی نخواهد بود و مراجع قانونی اقدام بر اساس قوانین و مقررات مربوطه از جمله ماده (۲۴) قانون ثبت اسناد و املاک مصوب ۱۳۱۰ نسبت به قطعه مورد ادعا حسب مورد رسیدگی یا تصمیم‌گیری خواهند نمود.

ماده ۱۹: در صورتی که مدعی پس از درج ادعا و قبل از اقدام فوت نماید، ورثه وی با درج گواهی انحصار وراثت در سامانه به‌عنوان جانشین می‌توانند حداکثر ظرف پنج ماه از زمان فوت یا در سقف مهلت اقدام متوفی (هر کدام بیشتر باشد)، اقدام لازم را انجام دهد.

  • تبصره: چنانچه مهلت درج ادعا منقضی نشده باشد، امکان مذکور در این ماده نافی اختیار درج ادعای جدید توسط ورثه نیست.

ماده ۲۰: پس از راه‌اندازی سامانه موضوع ماده (۱۰) تا پایان مهلت درج ادعا، پذیرش هرگونه اقدام از مدعی در مراجع قانونی اقدام جهت اخذ سند رسمی موضوع ماده (۱۰) منوط به درج ادعا در سامانه موضوع ماده (۱۰) خواهد بود.

ماده ۲۱: چنانچه مدعی قبل از راه‌اندازی سامانه موضوع ماده (۱۰) جهت اخذ سند رسمی اقدام نموده باشد، موظف است نسبت به همان محدوده و با همان موضوع درج ادعا نموده و پس از آن ضمن مراجعه به مرجعی که نزد آن اقدام نموده است، گواهی اقدام را اخذ و ظرف مهلت مقرر قانونی در سامانه درج نماید. مراجع قانونی اقدام مکلفند به درخواست مدعی گواهی مذکور را ارائه نمایند.

ماده ۲۲: در صورتی که اقدام مدعی مقدم بر درج ادعا باشد و بخشی از محدوده درج ادعا مازاد بر محدوده مورد اقدام باشد، مدعی پس از درج ادعا نسبت به محدوده مازاد مکلف به انجام تکالیف مربوط به اقدام است.

ماده ۲۳: مدعی مکلف است ظرف دو سال پس از درج ادعای خود در سامانه، جهت اخذ سند رسمی مالکیت حسب مورد نسبت به انجام حداقل یکی از اقدامات قانونی زیر مبادرت نماید:
۱- تنظیم سند رسمی؛
۲- طرح دعوای مرتبط در مراجع قضایی یا داوری از قبیل دعوای الزام به تنظیم سند رسمی، اعلام فسخ، ابطال سند مالکیت و یا معامله و اثبات حقوق ارتفاقی؛
۳- اقدام وفق قوانین فوق‌العاده ثبتی نظیر قانون تعیین تکلیف، قانون ساماندهی و قانون نحوه صدور اسناد مالکیت املاکی که اسناد ثبتی آنها در اثر جنگ یا حوادث غیرمترقبه‌ای مانند سیل، زلزله و آتش‌سوزی از بین رفته‌اند؛
۴- هر اقدام قانونی دیگر نظیر ثبت تقاضای اخذ سند در مراجع ذی‌صلاح بر اساس قانون ثبت یا سایر قوانین.

ماده ۲۴: در صورتی که اقدام مدعی، مراجعه به داوری باشد، وی مکلف است پس از درج ادعا، درخواست رجوع به داور را به‌موجب اظهارنامه رسمی به داور ابلاغ و تصویر آن را به‌عنوان مدرک اقدام در سامانه موضوع ماده (۱۰) درج نماید. در صورت صدور اجرائیه در خصوص رأی داور، دفتر دادگاه صادرکننده اجرائیه مکلف است گواهی صدور اجرائیه را به‌عنوان نتیجه اقدام همراه با تصویر رأی داور در سامانه موضوع ماده (۱۰) درج کند.

  • تبصره: چنانچه داور، از قبول داوری امتناع نماید یا در مهلت مقرر رأی خود را صادر نکند و یا رأی داور باطل شود، مدعی موظف است جهت طرح دعوا به دادگاه مراجعه نماید هر چند مهلت اقدام وی تمام شده باشد و این امر ادامه اقدام محسوب می‌شود. پذیرش دعوا در این فرض نیز منوط به درج ادعا در مهلت مقرر قانونی و اقدام مذکور در این ماده است. در مواردی که ارجاع به داوری از سوی دادگاه صورت بگیرد، گواهی دفتر دادگاه به‌عنوان مدرک اقدام در سامانه درج می‌شود.

ماده ۲۵: مراجع قانونی اقدام موظفند در زمان پذیرش اقدام، کد رهگیری گواهی را از مدعی دریافت و صحت ادعا را به‌واسطه آن از سامانه موضوع ماده (۱۰) استعلام و پس از دریافت نقشه و مستندات ادعا نسبت به انطباق آن با محدوده دادخواست اقدام نمایند.

ماده ۲۶: مراجع قانونی اقدام صرفاً در محدوده نقشه ادعای درج شده می‌توانند رسیدگی یا تصمیم‌گیری نمایند. افزایش محدوده اقدام منوط به درج ادعای جدید نسبت به مقدار اضافه شده است.

ماده ۲۷: سازمان مکلف است راهنمای مراحل مختلف اقدامات قانونی لازم جهت صدور سند رسمی را تهیه و برای دسترسی عموم در سامانه موضوع ماده (۱۰) بارگذاری نماید.

ماده ۲۸: مدعیان می‌توانند از خدمات و مشاوره فنی مهندسی کارگزاری جهت تهیه نقشه و درج ادعا استفاده نمایند. در این صورت سامانه باید به نحوی باشد که کارگزاری درج‌کننده ادعا برای مدعی معین باشد. تعرفه این خدمات به پیشنهاد رییس سازمان ثبت به تصویب رییس قوه قضاییه می‌رسد.

ماده ۲۹: سامانه موضوع ماده (۱۰) باید به نحوی طراحی شود که در صورت درج ادعا نسبت به یک قطعه و اقدام در مراجع قانونی، چنانچه ادعای جدیدی که با ادعای سابق به‌صورت کلی یا جزئی در تعارض است، درج شود و نسبت به آن در مراجع قانونی اقدام نیز صورت پذیرد، مراتب اقدامات و تعارض در نقشه به مراجع قانونی اقدام‌های مربوط به ادعاهای متعارض و مدعی معارضی که اقدام نموده است، اعلام شود.

ماده ۳۰: سامانه موضوع ماده (۱۰) باید به نحوی طراحی شود که مدعی امکان حذف ادعای درج شده در سامانه را نداشته باشد اما بتواند تا قبل از اقدام، ادعای درج شده در سامانه را اصلاح نماید. ملاک احتساب موعد قانونی اقدام، تاریخ درج ادعا است و نه اصلاح آن.

ماده ۳۱: مدعی در هر ادعا صرفاً نسبت به یک قطعه می‌تواند درج ادعا نماید و درج ادعا نسبت به قطعات متعدد منفصل در یک ادعا مجاز نبوده و باید به‌صورت جداگانه درج ادعا صورت پذیرد.

ماده ۳۲: مدعی می‌تواند در خصوص ادعاهای متعدد، اقدام واحدی انجام دهد. همچنین در خصوص بخش‌های مختلف یک ادعا نیز اقدامات متعدد امکان‌پذیر است.

ماده ۳۳: چنانچه مرجع قضایی اقدام مدعی را به‌موجب قرار رد نماید، مدعی می‌تواند ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی، مجدداً نسبت به طرح دعوا یا هر اقدام جدید دیگر و درج گواهی آن در سامانه اقدام نماید. در غیر این صورت امکان اقدام مجدد برای وی میسر نخواهد بود مگر آن که مهلت اقدام مدعی (دو سال از زمان درج ادعا) منقضی نشده باشد که در این صورت تا انقضای مهلت مذکور، امکان اقدام مجدد خواهد داشت.

  • تبصره: در صورتی که صدور قرار به جهت استرداد دادخواست یا دعوا از سوی مدعی باشد و مهلت اقدام منقضی شده باشد، صرفاً برای یک مرتبه امکان اقدام مجدد با رعایت ضوابط مقرر در این ماده وجود دارد.

ماده ۳۴: چنانچه مطابق مستندات ادعا که همراه با درج ادعا در سامانه بارگذاری شده است، موعد انجام یا ایفای تعهد پس از انقضای مهلت قانونی اقدام باشد، دعوای مدعی خارج از مهلت اقدام و حداکثر تا سه ماه پس از موعد ایفای تعهد، در حدود مستندات ادعا قابل پذیرش است.

ماده ۳۵: در صورت عدم درج ادعا، عدم اقدام و یا هر دو آنها توسط مدعی در مهلت مقرر در ماده (۱۰) قانون، ادعای موضوع ماده مذکور اعم از دعوای عینی یا مطالبه قیمت علیه اراضی عمومی و دولتی و اشخاص ثالث با حسن نیت دارای سند رسمی قابل استناد، استماع و معارضه نیست.

  • تبصره ۱: اشخاصی که نسبت به مال غیر منقول سند رسمی مالکیت اخذ نموده‌اند یا به‌موجب سند رسمی مالکیت به ایشان منتقل شده و از مستحق للغیر بودن موضوع معامله یا معاملات معارض قبلی بی‌اطلاع باشند، ثالث با حسن نیت محسوب می‌شوند؛ لکن طرف معامله مدعی و ایادی قبلی وی، ثالث محسوب نمی‌شوند.
  • تبصره ۲: چنانچه مدعی در مواعد مقرر در ماده (۱۰) قانون اقدام نکند و شخص دیگری برای موضوع ادعای وی سند مالکیت اخذ نماید، مدعی مذکور می‌تواند علیه شخصی که سند رسمی مالکیت اخذ نموده یا انتقال‌گیرنده رسمی عالم به مستحق للغیر بودن، دعوای اثبات سوء نیت از قبیل اخذ سند با مدارک جعلی یا خلاف واقع و مطالبه قیمت روز طرح نماید و در صورت عدم اثبات سوء نیت، مدعی می‌تواند برای مطالبه قیمت مال غیر منقول به نرخ روز، به ید ماقبل مراجعه نماید. در صورت اثبات سوء نیت دارنده سند رسمی یا انتقال‌گیرنده رسمی، حکم به پرداخت قیمت مال غیرمنقول به نرخ روز صادر خواهد شد و چنانچه مدعی خواهان عین مال غیر منقول از طریق اثبات سوء نیت دارنده سند رسمی است، صرفاً با رعایت تبصره (۵) ماده (۱) قانون، دعوای وی پذیرفته خواهد شد.

ماده ۳۶: پس از اقدام مدعی در مراجع قانونی اقدام، با تقاضای وی، گواهی ثبت اقدام به‌صورت برخط و آنی برای سامانه موضوع ماده (۱۰) ارسال می‌شود. مراجع مذکور مکلفند نتیجه اقدامات را نیز به سامانه ارسال و درج نمایند.

فصل چهارم: ادعای مشمول قانون تعیین تکلیف و قانون ساماندهی

ماده ۳۷: در اجرای تبصره (۲) ماده (۱۰) قانون، سازمان مکلف است سامانه‌های قانون تعیین تکلیف و قانون ساماندهی را به نحوی اصلاح نماید که پس از دریافت نقشه قطعات موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰) قانون، هیچ تقاضایی در هیأت‌های قوانین مذکور در حدود نقشه قطعات دریافتی پذیرفته نشود. اشخاصی که نسبت به قطعات مذکور ادعایی داشته باشند، می‌توانند در مهلت قانونی به آگهی‌های موضوع تبصره یاد شده اعتراض کنند.

  • تبصره: در صورتی که نقشه قطعات دریافتی منتهی به نشر آگهی موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰) قانون نشود، متصرف می‌تواند نسبت به آن قطعات از طریق هیأت‌های قانون تعیین تکلیف و قانون ساماندهی اقدام نماید.

ماده ۳۸: در اجرای تبصره (۲) ماده (۱۰) قانون، سازمان مکلف است نقشه و اسامی متصرفان قطعات را که در اجرای تبصره (۳) ماده (۱۰) قانون از طریق بنیاد و امور اراضی به سازمان ارسال می‌شود بررسی نموده و در صورتی که در رابطه با یک قطعه پرونده‌ای در یکی از هیأت‌های قانون تعیین تکلیف یا قانون ساماندهی در جریان باشد که رأی به نفع متقاضی صادر نشده باشد، ضمن انتشار آگهی موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰) قانون مراتب را به هیأت‌های مذکور اعلام نماید و هیأت‌های مذکور مکلفند بر اساس تبصره (۲) ماده (۱۰) قانون بدون صدور رأی پرونده را مختومه نمایند. در این صورت سازمان مکلف است مراتب مختومه شدن پرونده در هیأت‌های مذکور را جهت ثبت اعتراض به آگهی موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰)، به شخص دارای پرونده در هیأت‌ها اطلاع‌رسانی نماید.

  • تبصره: در صورتی که به هر دلیلی آگهی موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰) قانون برای قطعه مذکور منتشر نشود، به درخواست متقاضی، پرونده مذکور در هیأت‌های قانون تعیین تکلیف و الحاق مجدداً به جریان خواهد افتاد.

ماده ۳۹: در صورتی که نسبت به قطعه‌ای که در اجرای تبصره (۳) ماده (۱۰) قانون به سازمان ارسال شده، در هیأت‌های موضوع قانون تعیین تکلیف و الحاق رأی به نفع متقاضی صادر شده باشد، نشر آگهی موضوع تبصره مذکور صورت نگرفته و صدور سند بر اساس قوانین مذکور می‌باشد.

  • تبصره: اگر قطعه‌ای که در نقشه موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰) قانون به سازمان ارسال شده بر اساس حکم این ماده، از نقشه مذکور حذف شود، سازمان مکلف است مراتب حذف و علت آن را در آگهی موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰) درج و به متصرف شناسایی شده طبق نقشه موضوع تبصره (۳) ماده (۱۰) اعلام نماید.

ماده ۴۰: پس از انقضای مهلت درج ادعا در سامانه، تقاضای جدید توسط هیأت‌های قانون‌های تعیین تکلیف و مشمول بند (۲) ماده (۱) قانون ساماندهی صرفاً در صورتی پذیرفته می‌شود که هیچ ادعایی توسط اشخاص ثالث در سامانه موضوع این ماده در خصوص ملک مورد ادعا و نیز هیچ معامله رسمی ناقل مالکیتی در خصوص پلاک ثبتی مذکور در سامانه ثبت الکترونیک اسناد ثبت نشده باشد.

  • تبصره: در صورتی که کلیه ادعاهای ثبت شده قبلی رد شوند، تقاضای جدید به‌موجب قوانین مذکور قابل پذیرش است.
  • فصل پنجم: سایر مقررات

ماده ۴۱: مرکز آمار و فناوری اطلاعات قوه قضاییه مکلف است با همکاری سازمان، ارتباط بین مراجع و سامانه‌های قضایی و سامانه موضوع ماده (۱۰) را به نحوی فراهم نماید که امکان انجام موارد زیر میسر شود:
۱- احراز هویت مدعی از طریق سامانه ثنا؛
۲- امکان دریافت ادعا، مستندات و نقشه دارای مختصات جغرافیایی مربوط به ادعا از سامانه موضوع ماده (۱۰)؛
۳- ارسال گواهی انجام اقدام (درج دعوا) به سامانه موضوع ماده (۱۰)؛
۴- ارسال نتیجه رسیدگی به اقدام مدعی از سوی مراجع قضایی به سامانه موضوع ماده (۱۰).

قولنامه‌های عادی فقط تا آخر امسال معتبر هستند - وکیل حامد صادقی اسلامی

قولنامه‌های عادی فقط تا آخر امسال معتبر هستند، شایعه است یا حقیقت ؟

بر اساس قانون الزام به ثبت رسمی معاملات، سازمان ثبت یک سال از تاریخ ابلاغ قانون مهلت دارد تا سامانه ساماندهی اسناد عادی را راه‌اندازی کند و اشخاص باید ظرف مدت دو سال از ایجاد سامانه نسبت به بارگذاری مستندات و طی مدت دو سال از زمان درج مستندات، در خصوص پیگیری ادعا اقدام کنند.

بنابراین با توجه به اینکه سامانه مذکور به صورت کامل راه‌اندازی نشده، اسناد قولنامه‌ای کماکان اعتبار دارند و اشخاص می‌توان دعاوی مرتبط با مبایعه نامه‌های عادی را در محاکم دادگستری مطرح نمایند.

لازم به تذکر و تاکید می باشد که: طبق قانون فوق الذکر، ثبت ملک های قولنامه ای برای دریافت سند رسمی، پس از راه اندازی سامانه ی مذکور، لازم و ضروری می باشد.


✔️ کانال مجموعه حقوقی وکیل یار

جهت مشاوره کلیک کنید

حامد صادقی اسلامی حامد صادقی اسلامی
وکیل پایه یک دادگستری
شماره پروانه وکالت 74890

قبول وکالت در دعاوی حقوقی،
کیفری، خانواده، تنظیم قرارداد
و لایحه ی دفاعیه و...

شماره تماس
09190114898
ادرس کانال تلگرامی مجموعه حقوقی وکیل یار
https://t.me/vakil_yarhs




‌ ‌ ‌